آن شب
که شوق رفتنت
روی سینه ام سنگینی می کرد
هر چند آنجا
سایه ام زیر پاهایت بود
و تمام شب را
در چشمانت می دیدم
در من راه می رفتی
دختر غمگین تنها...!
از چشم های تو تا من
یک زمستان برف باریده بود
برای دست هایت
ستاره آورده بودم
اما نمی دانستم
نباید حرفی از تنهایی زد!
ترس از رفتنت
روی پاهایم بند نبود!
این یکی بهتر بود! خیلی زیبا بود!
از نقد و کمکتون تون! انرژی گرفتم! خیلی خوب بود!آخه مشکل من اینه که زیاد وقت ندارم هی شعرامو بخونم و اصلاحشون کنم .یه بار می نویسمشون ، دفه دوم که می خوام برا آپ کردن تایپ کنم اصلاحشون می کنم! زیاد روشون کار نمی کنم!
من این وبتون رو لینک کردم! شما هم لینک کنین!
اینجاش خیلی زیباتر بود:
از چشمان تو تا من یک زمستان برف باریده است!
اول
سلام ممنون از اینکه سری زدی
سلام . خیلی زیبا و خیلی رویایی بود . من خیلی براش ارزش قائلم . قلمی بسیار توانمند دارید . موید باشید .
گلم مثل همیشه خیلی نانا بود....
قشنگ بود.....
سلام..ممنون که خبردادی
آن شب که شوق رفتنت..................
شعرت منو یاد جدایی انداخت
موفق باشی
سلام خوب بود اما یه جاهایی تضاد داشتن با هم حرفای شعرت
مثل همیشه زیبا و عالی
سلام . به نظر من این شعر هنوز جای کار دارد . می خواستم نظر خوصصی بذارم منتهی نفهمیدم چه کار کنم . خواستی بعدن در باره شعرت می نویسم . موفق باشید
ســــــــــــــــــــلام
بعضی از سطر ها مرا اذیت میکرد مانند دختر غمگین تنها و برای دست هایت ستاره...
روی هم خوب بود.
سلام برادر قشنگ بود ممنون که ما رو هم قابل دونستی
راستی شما با استاد فرجاد تهرانی نسبت دارید
...
[گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل]
با درود به دوست خوبم - جشن ورجاوند مهرگان فرخنده باد ..
سپاس از مهر آریاییت - دوست من در ایران هم از سال گذشته به همت ایران دوستان
جشن مهرگان در چند شهر از جمله تهران - تبریز - یزد - شیراز - و .... برگذار میشه
هر چند رژیم سعی در پنهان نگه داشتن آن دارد اما این مراسم به یاری یزدان پاک و
شیر زنان و دلیر مردان آریایی با شکوه هر چه تمامتر آماده برگذاریست -
کوشش کنیم یکی از ایران دوستان و دلیران نژاد پاک آریا باشیم
پاینده ایرانمان ---- بدرود [گل] [بدرود]
سلام .به روی چشم در اولین فرصت این کار رو انجام میدم.
سلام دوست عزیز و مهربانم ..از حضورتان ممنونم
سعادت خواه شما..معرک
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام
من جودی آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآبوتم
میشه ازتون خواهش کنم با من دوست بشین؟
من خیلی تنهاممممممممممممممم
منتظرتونم
ممنوووووووووووووووووووووووووووووووووون
با تشکر از شما
دختر کوچولوی بابا لنگ دراز
جودی آبوت
سلام
ممنون از اینکه اومدی ..
خوندم شعرت و نمیدونم از من دعوت کردی که نقد کنم کارت و یا نه !
بخاطر همین فقط مختصر میگم شعرت جدا از تکنیک و شاعرانگی دارای حس بود ..
من این تصویر و دوست داشتم :
از چشم های تو تا من
یک زمستان برف باریده بود
روی نوع پرداختت بیشتر کار کن .
همین
سلام از اینکه به وبلاگم سر زدی خیلی خوشحالم و از شما ممنون وبلاگ زیبایی داری شعرهای قشنگی هم سرودی امیدوارم که شاهد پیشرفتهای چشمگیرتان در دفعات بعد که به وبلاگتان سر می زنم باشم .
سلام آقای تهرانی:
با اجازتون من هر ۵ تا وبلاگتون رو یه نگاه انداختم.
نمیدونم به خاطر شغلیه که دارم یا اینکه ذاتا انسان کنجکاوی هستم. جسارت من رو ببخشید، همه ی آدما تو زندگیشون یه شکست هایی رو دارن بعضی ها مالی و اکثرا عشقی عاطفی.
شعراتون کنجکاوی من رو تشدید کرد. من از خاطراتتون متوجه شدم که با همسرتون مشکل داشتین بعد حدس زدم البته کاش که اشتباه باشه شما ازشون جدا شدین.
این ۲ تا شعرتون خیلی عاشقانه بود واقغا حس شاعر رو به خوبی منتقل میکنه.
من از هر شعری خوشم نمیاد اما شعرای شما رو خیلی پسندیدم.به خصوص این شعر جدیدتون.
اینجا یه اسم دیدم که شعر اول رو به اون تقدیم کرده بودین خیلی خوشحال شدم فکر کردم همسرتون هستن اما یه دفعه یادم افتاد اسم همسرتون سمیرا ست، دوست دارم بدونم این آدم که باعث شده همچین شعری رو براش بگین کی بوده ؟
البته با عرض معذرت.
یه ذره بچه ها ۵۶ کنجکاو هستن نمیدونمم چرا؟
شبتون خوش
اگر دوست داشتین کامنت منو نمایش بدین.
چقدر از این تکه شعرتون خوشم اومد از چشم های تو تا من
یک زمستان برف باریده بود
..به منم سر بزنید خوشحال می شم
سلام
شعر قشنگی بود ولی به نظرم نظم نداشت...قبلی نظمش بهتر بود.....من شاعر اونچنان نیستم ...فقط نظرمو گفتم......!:)
سلام رضا جان . خوبی؟ شما واقعا کارت بیسته . خیلی قشنگ بود . در مورد پیشنهادت هم باید بگم من کلا این کاره نیستم حتی با اون چند میلیارد. شبت به خیر.
سلام
ماشالا یه پا شاعریااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!۱
خیلی قشنگ بود
من از این جور شعرا خوشم میاد یه زمونی حتی گریمم میگرفت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!۱
سلام
خیلی خوب بود
ممنون
گرانمایه دوست صمیمی جناب تهرانی
سپید شعرت که باطراوت وپر احساس وصمیمی بود خواندم ولذت بردم
................................
این نهایت محبت وبزرگواری شما است که ما را در این عصر تنهایی وغربت در هر حال فراموش نمیکنی...شما نیز مثل زیباترین خاطره در خاطر منی و همیشه سبز
سلامتی وسعادتت ارزوی من است...طاعات وعباداتان در اخرین لحظات نورانی این ماه مبارک مقبول درگاه حق
.....................................
بدرود ای ماه رحمت ومغفرت
...........................................
ایکه داری می روی ای ماه خوبان الوداع
ای زلال عشق وایمان ماه قران الوداع
ای فضای دلنشینت سبزتر از هر بهار
فصل گلهایی و عطر نو بهاران الوداع
برکویر سینه هامان مثل باران آمدی
باغ گل کردی زرحمت این بیابان الوداع
توبرای ما عزیزی ....بهترین ماه خدا
در قفایت میروم با چشم گریان الوداع
میزبان ماه تو حق..بود و ما مهمان تو
کن حلالم از ره رحمت به یزدان الوداع... شعر هاشمی زا ده
سلام مهربان . مرسی که سر زدی . بیشتر که دویده باشی بیشتر رسیده ای .
من باید بدونم این دختر تنها کیه که در تو راه میره... ای ملت غیرتی شدم جلومو بگیرین
سلاممم
دیشب اومدم کامنت بزارم یکی که گذاشتم دیگه بخش نظرات فعال نشد شرمنده
خب همیشه میگم واقعا هنرمند هستین
کلمه ها را اینقدر زیبا کنار هم قرار میدین که1 حس عجیبی به آدم دست میده
اگه اجازه بدین من شعراتونو کپی کنم؟
نیلوفری باشی
از چشم های تو تا من
یک زمستان برف باریده بود
برای دست هایت
ستاره آورده بودم
سلام رضا جان
کار خوبی بود و البته شعری اساسا حسی و عاطفه مندو همین شدت باعث شد کمی به کار صدمه بزند اما من دوست داشتم کارتون را . اینجا منتظر شما هستم
هجوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم
سلام.
قشنگ بود
اما گاهی از خودم می پرسیدم اگر بین جملاتت فاصله نمی گذاشتی ...خوب دیگر که شعر نبود...منظورم اینه این بیشتر شبیه نثره تا شعر؟
راستی خوشحال می شم وقتی به وبم می ایی منو هم کمی راهنمایی کنی!
درود
ای دل آرام دل شیدا سلام ای حدیث آشنائیها سلام
سماط دهر دون پرور ندارد شهد و آسایش
مذاق جان بشور ای دل تو از شیرین وز شورش
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من گردیدم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
آری همسایه عزیز
من گذشتم به شتاب از در و دشت
بشتاب ایام از من بگذشت
کهنه معلم ارومیه
سلام دوست عزیز.من دیگه وبلاگ من و همسرم را به روز نمی کنم ولی خودم در بهانه به روزم.خوشحال می شم سری به من بزنی.چون همیشه سبز باشی و آرزومند آرزوهایت....
سلام مهربان من مرسی که به این خانه ی زیبا دعوتم کردی خواندم و بهره ها بردم..
سلام دوست عزیز
ترس از رفتنت روی پاهایم بند نبود.........
ممنون که خبرمون کردید خیلی زیبا بود
بازهم به ما سر بزنید خوشحال میشیم یه دنیاااااااااااااااااااااااا
شعر چیزی مثل نقل است بعضی از نقل ها زود آب میشوند توی دهان بعضی دیگر دیتر، اما همه ی نقل ها شیرینند . خواندم به شوق و اشتیاقی که سرودی . موفق باشید
پر بود ز استعاره و احساس؛ موفق باشید.
سلام
زیبا بود با هر رود می توان نام تو را سرود....
تمام حرفایت رو در قالب شعر گفته بودین امیدوارم با این احساس پاکتان همیشه سربلند باشید....
آسمانت پرستاره و باغ دلت آباد
باز هم به قلب برادرت سر بزن
سلام
شعر زیبایی بود
موفق باشی
پشت شیشه برف میبارد
پشت شیشه برف میبارد
در سکوت سینه ام دستی
دانه اندوه میکارد
مو سپید آخر شدی ای برف
تا سرانجام چنین دیدی
چون نهالی سست میلرزد
روحم از سرمای تنهایی
میخزد در ظلمت قلبم
وحشت دنیای تنهایی
دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق ای خورشید یخ بسته
سینه ام صحرای نومیدیست
خسته ام ‚ از عشق هم خسته
.
.
.
پشت شیشه برف میبارد
پشت شیشه برف میبارد
در سکوت سینه ام دستی
دانه اندوه میکارد
سلام
خوب می نویسید
خوندنی بود شعرتون
سلام . احسنت چه طبع شعری دارید . تبریک می گم
سلام
شعرتون واقعا زیبا بود
تصویر های زیباو لطیفی استفاده کرده بودید
خوشحالم که به من سر زدید
حتما بازم طرفای مابیاین
سلام گلم...اتفاقی اومدم و خوندم شعراتونو ...و دیدم بااحساس مینویسین و اگر شعراتون و تو کوچه شعر نو بزاری عالیه..البته منم به نام همسایه شعرامو اونجا میذارم...
shereno.com
منتظرم..
سلام احوال شما؟
ممنون که خبر دادین
شعرتون رو خوندم و فعلا نمی تونم نظری بدم باید کارهای بیشتری از شما بخوونم
موفق باشید و راستی عیذ فطر رو هم ژیشاژیش تبریک می گم
سلام داداش رضا
خیلی زیبا بود
عیدت هم پیشاپیش مبارک باشه
به من هم سر بزن
موفق باشی
خداحافظ
ترس از رفتنت
روی پاهایم بند نبود!
سلام پایان شعر را بیشتر پسندیدم
سلام
این یکی خیلی قشنگ بود
من از اونجا خوشم اومد که گفتی:هر چند انجا سایه ام زیر پاهایت بود
این قسمتو خوب گفتی
ادامه بدی کلی میتونی شعرای قشنگ بگی
تعابیر خیلی مناسب و جذابی رو به کار میبری