سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!
سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!

وقتی که جنون ،سر به سرم می گذارد!

اینجا، 

رد پایی از باد نمانده 

و  انگشت های بی رمق من 

انگار دارند 

ته مانده های سال های گذشته را 

زیر نفس هایم پنهان می کنند! 

دارم خاکش می کنم 

وسط کویری 

که دست هایم،هفته‌ی پیش 

کنارش زده بود. 

 

وقتی می رفت 

دست هایش را 

دور گردنم انداخته بود 

من تا نیمه های راه 

با او بودم!

نظرات 102 + ارسال نظر
پرنسس جنی یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:14 ب.ظ http://hastie.blogsky.com/

عالی. وسط کویری که دستهایم هفته ی پیش کنارش زده بود ..... عجب تصویر و حس قشنگی.
و پایان زیباتر : من تا نیمه های راه با او بودم.


یه سوال : جریان شماره های وبلاگ هاتون چیه ؟

سارا آرامش یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:57 ب.ظ http://http://www.rahatarazboodan.persianblog.ir/

در میان شهر به دنبال هیچ عابری نیستم...من عاشقم...عاشق خودم.

لادن جمالی یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:38 ب.ظ http://www.ladan-jamali.blogfa.com


ته مانده های سال های گذشته را

زیر نفس هایم پنهان می کنند!

.
.
.

وسط کویری

که دست هایم،هفته‌ی پیش

کنارش زده بود

.
.
.

من تا نیمه های راه

با او بودم!

.
.
.


وقتی که زندگی من
دیگر هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
که باید باید باید
دیوانه وار دوست بدارم


نمی دونم چرا شعرتون منو یاد این شعر فروغ انداخت
حس عجیبی داشت شعرتون
انگار با دل من گپ زده بودید


روزتان پر از عسل


.
.
.




بکتاش روش یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:46 ب.ظ http://www.baktashrawesh.blogfa.com

سلام
شعر زیبای خوندم موفق باشید
باز هم می آیم
به من سر بز نید

آزاده (هنر دستی) یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:49 ب.ظ http://honaredasti.blogfa.com/

سلام.
جالبه . مثل اینکه شما هم مثل بقیه دوستان (ستاد) دست به قلم هستین.
بعضی از نوشته هاتونو خوندم. قشنگ مینویسین.

عاطفه یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 05:24 ب.ظ http://dj-ati.persianblog.ir

خیلی واضح ِ که درستون رو خوب یاد گرفتید!
تبریک میگم!

الهام جم زاد یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:36 ب.ظ http://www.elhamjamzad.blogfa.com

زیبا بود...
ممنونم.شاد باشید.

الهه یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:39 ب.ظ http://morvarid-shab.blogfa.com


سپاس از اینکه همیشه با حضور خودتون در وبلاگ مرا شرمنده میکنید


هر چقدر از شکوه کلامت و دلنشینی و روانی احساست بگویم باز کم است
کم است



هر روز می آیم و گرسنگی حرفهایم را با شعرهایت سیر می کنم

بهاره مکرم یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:05 ب.ظ http://baharehtaraneh.persianblog.ir

سلام.
باید دوباره بخونم تا در ذهنم ثبت بشه.
بسیار زیبا بود. موفق باشید

الناز یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:07 ب.ظ http://www.sarzamine-yakhi.blogsky.com

سلام خیلی زیبا بود داری روز به روز شعرای خوشگل تری میگی شاد باشی

ارغوان یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:29 ب.ظ http://evanescence-arghavan.blogfa.com

ولی فقط تا نیمه های راه...

بازم که معجزه کردی....

موفق باشی...

سیدمحمدرضاهاشمی زا ده یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:55 ب.ظ http://sheredashti.blogfa.com

گر انمایه دوست اندیشمندم ..جناب تهرانی
شعر تازه تان هم معطر به نواندیشه های باطراوت ولبریز از حس
درد های زمانه ما بود..که زیبا به تصویر کشیده بودید
..................................
گفتم در این عصر بی تکیه گاهی در خدمتتان سلامی وعرض ادبی..وهوایی تازه کنیم
ابتدا میلاد باسعادت آقا علی بن موسی الرضاع عالم آل محمد ص...آفتاب در خشان وقلب نورانی ایران زمین.. را بشما دوستدار اهلبیت عصمت تبریک وتهنیت میگویم.در دنیا از زیارت آن بزرگوار..ودر آخرت از شفاعتش بهرمند شویم..واین اشعار دسته گلی به عطر امام هشتم... تقدیم شما وکلیه عاشقان امام رضا..ع
.................. دوبیتی ها
به کوی عشق..آسونم کشوندی
پرستوی هراسونم..کشوندی
به قربون همون باب المرادت
که تا خاک خراسونم کشوندی
...........
چه مشکل ها که آسان می کنی تو
کرامات فرا وان........می کنی.... تو
هزا ران دل.... به شوق..آستانت
کبوتر ....تا خراسان... می کنی تو
........................
رباعی
..........
ای کاش که زیر سایه ی او بودم
در گلشن..آن..بهار خوشبو بودم
ای ضامن مهربان آهو........فردا
ای کاش که من به جای آهو بودم........التماس دعا...هاشمی زا ده

ستاره(سالهای بلند من بی تو) یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:57 ب.ظ http://sanfuni.blogfa.com

تا نیمه های راه................... پس پایان راه کی بود؟

مرضیه کامکار یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:04 ب.ظ http://marzieh10311.blogfa.com/

سلام ..
شعر تون زیبا بود .
من لذت بردم !
فقط یه کم روش وقت بذارید..
باید سپید موجز و مختصر باشه ..
یه کم ضعف پرداخت داره ولی من دوسش داشتم ..
ببینید مثلا این قسمت:
(انگار دارند....)
خوب نیست
از کارتون بیرون زده یه کاریش بکنید ..
بهرحال ممنون از دعوت:‌)

محسن محبی یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:16 ب.ظ http://mohebimohsen.blogfa.com

سلام

شعر خوبی شده..تصویر قشنگیه..

موفق باشی..

نصیر رضائی نژاد یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:16 ب.ظ http://www.rebeka13.blogfa.com

سلام
ممنون از دعوتتون
زیبا بود

به روز باشید .

نصیر رضائی نژاد یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:19 ب.ظ http://www.rebeka13.blogfa.com

سلام
ممنون از دعوتتون
زیبا بود

به روز باشی .

کامیار یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:54 ب.ظ http://www.chesojong.blogfa.com

سلام اپت عالی بود

صدف یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:18 ب.ظ http://www.janggeumsuk.blogfa.com

ممنون از شعر زیبات

احمدی یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.maktab11.blogfa.com

سلام . خیلی دلنشین بود . لذت بردم . آدم رو یاد خاطرات گذشته هایی میانازید که از افق تولد تا آخرین دم با آنها زیسته است .
و ......................
ته مانده های سال های گذشته را

زیر نفس هایم پنهان می کنند!

دارم خاکش می کنم

وسط کویری

که دست هایم،هفته‌ی پیش

کنارش زده بود.

خیلی دلنشین است . موفق باشید .

مرضیه یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:57 ب.ظ http://zolm-name.blogfa.com

سلام دوست عزیز
ممنون که خبرم کردی
شعرتون خیلی زیبا بود.
.
قلمتان زاینده باد....

نجمه یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ب.ظ http://manedarun.persianblog.ir

سلام آقا رضا.
این یک نقد ادبی است!خیلی جدی‌اش نگیرید!!!
من نفهمیدم انگشتان بی‌رمقتون داشتند خاطرات گذشته را پنهان می‌کردند یا خاک میگردند!!
پنهان کردن یک جور دور از دسترس نگه داشتن بقیه‌اس٬اما دفن کردن یه جور نابود کردنه!
یه چیز دیگه!وقتی میرفت اگه دستش دور گردنتون بوده٬پس خودتون هم باهاش بودین.آره؟!

حبیب شوکتی نیا یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.delpersa.blogfa.com

این شعر نیز کماکان مشکل سطر بندی اشعار قبلی رو داره . به اضافه اینکه به قول اصح کامکار بزرگوار به اندکی جرح و تعدیل نیازمنده .
راستی شما تو پستای دیگرون نظر نمیدین ؟
یا قابل نمی دونین ؟
به هر حال این یه ارتباط پایاپایه . درسته ؟
مانا باشی .

نسترن یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:38 ب.ظ http://heavenlovely.blogfa.com/

سلام عزیزم
نوشته هات واقعا شور خاصی توی دلم به پا میکنه از بس که زیبا می نویسی
مخصوصا چند سطر اولش


نیلوفری باشی

افشین یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:46 ب.ظ http://rooidad.blogfa.com

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

شیر زنان و دلیر مردان ایران - همرزمان ...

جهت قدر شناسی از خانواده شهدا و جانبازان ......

جمعه اول آذر ساعت ۲ پس از نیم روز قطعه ۵۰ بهشت زهرا آرامگاه

جانباختگان راه وطن - قطعه شهدا - گرد هم خواهیم آمد تا یادشان را گرامی

بداریم و از معلولین جنگ ایران با اعراب حمایت کنیم .....

وعده دیدار ما در تهران بهشت زهرا قطعه ۵۰

در اهواز قطعه شهدا

در شیراز قطعه شهیدان

در قم قطعه شهدا

در آبادان قطعه شهدای سینما رکس

[گل][گل][گل] پاینده ایران [گل][گل][گل] [بدرود]

آراندا یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:48 ب.ظ http://www.tanz-sargarmi.blogfa.com/

سلام

اینجا هر کی نظر داد خودش یه پا شاعره . من زیاد ادبیاتم خوب نیست . هر کاری کردم این شعرتو نقد ادبی کنم نتونستم .

چون دعوتم کردین بی ادبی بود بدون نظر برم . حداقل یه نظر دادم که بدونین من سر زدم . ولی قدرت درک شعرتو نداشتم . از نظر دادن طوطیوار هم خوشم نمیاد .

شرمنده

محمود دهقانی یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ب.ظ http://www.haghgoo71.blogfa.com

سلام

کار سراسر شور تان را خواندم معشوف شدم

من هم با یک غزل و شمه ای از علوم غریبه بروزم و منتظر نقد و نظر شما

بروزیتان را خبر دهید یا حق

شیوا فرازمند یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ب.ظ http://www.sanva.blogfa.com

سلام...
وقتی می رفت دستهایش را دور گردنم انداخته بود...


خط روایی شعرتان خیلی قشنگ است...فقط سعی کنید باز هم بیشتر از نثر فاصله بگیرید..عالی می شود...موفق باشید..به روزم و منتظر حضور ارزشمند شما...

مصطفا فخرایی یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ب.ظ http://koubeh.blogfa.com

سلام
ممنون از دعوتتان
شعر خوبی است.
شاد و سربلند!

حکایت مدام یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:17 ب.ظ http://www.abdollahfazli.blogfa.com

خوب

سحر یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:17 ب.ظ http://cinderella22.persianblog.ir

وسط کویری

که دست هایم،هفته‌ی پیش

کنارش زده بود.
تو صیف قشنگی بود از این تکه خیلی خوشم اومد نظرم و جلب کرد

افسانه یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 ب.ظ http://arameshekhiyal.blogfa.com/

من تا نیمه های راه با او بودم خیلی معنی وسیعی داره با چی با کی ؟ قشنگ بود ولی قشنگ
موفق باشید

رجب بذرافشان دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:37 ق.ظ http://www.vey.persianblog.ir/

سلام
ممنون... فضا یکدست و منسجم بود با برش های مقطعی که گاه ذهن را درگیر می کند موفق باشید
یا علی

شیوا فرازمند دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:21 ق.ظ http://www.sanva.blogfa.com

سلام..با یک نقد و تعدادی شعر به روزم..سر بزنید...ممنون!

شبـــــلی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 05:02 ق.ظ http://sheblie.blogfa.com

تصویرپردازیهای غیرمعمول شعر به نظرم درخور توجه آمد، خصوصآ «پنهان کردن ته مانده های سال گذشته زیر نفسها »

دختری که هیچگاه پیدا نشد دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:02 ق.ظ http://faghr.persianblog.ir

سلام رضا جان

آفرین بر تو که هم طبع ویسندگی داری و هم شاعری

مشی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:38 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

دیر خبرم کردین! منم آپ بودم! گفتم درگیر نی نی از راه رسیده هستین!
فک کنم واژه های کلیدی شما تو اکثر شعرهاتون کویر و دست باشه! نه؟؟
از شعر چشم آبی بیشتر خوشم اومده بود!

ژروا دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:40 ق.ظ http://www.tanhaihayjervera.blogfa.com/

سلام

من تا نیمه راه با او بودم

شعر جالبی بود

البته من رو کمی گیج کرد

توکا دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ق.ظ http://tookashakiba.blogfa.com/

سلام :
ممنون از حضور همیشگی شما .
**************************************
**************************************
میلاد شمس الشموس ، امام رئوف ، ثامن الحجج

« علی بن موسی الرضا علیه السلام »

بر دوستداران و شیعیان آن حضرت تهنیت باد

**************************************
**************************************
راستی شعر مطلبتونو خوندم میدونی یاد چی افتادم ؟؟؟
چه خوش است حال مرغی .......

شاد باشی

navid دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:10 ق.ظ http://www.magd-sat.blogsky.com

با عرض سلام خدمت دوست عزیزم

رضا جان شما منو شرمنده کردی ببخشید سرم اینقدر شلوغ بود که نتونستم کامنت بزارم مطالبت مثل همیشه عالی خسته نباشی عزیز

رامین خسروی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:28 ق.ظ http://ramin00.persianblog.ir

سلام رضای عزیز ممنون از دعوتت .. شاعرانه و روتین حرف می زنی اما اتفاق شاعرانه شعری توی کارت نمی افته من نتظر اتفاقات هستم مثل بیمارستان که .... با ویرایش این اتفاق می افته ...منتظرت می مونم تا پست بعدی

مسعود محمدی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:37 ق.ظ http://mmuhammadi.blogsky.com

سلام

من ایمان دارم رفته رفته طبع روان و صیقل خواهد خورد


درقسمت( که دست هایم هفته پیش مباشد یا بیش؟)

کهنه معلم ارومیه

ماندانا ابری دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:40 ق.ظ http://www.manii.persianblog.ir

درود

دل نوشته تان ُ... دل نشین بود

ممنونم از دعوت

پایدار باشید

لادن جمالی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:09 ب.ظ http://www.ladan-jamali.blogfa.com




سلام نازنین

بلاگ نو شد

.
.
.

سائس دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:51 ب.ظ http://saies.blogfa.com

تهرانی عزیز سلام!
سپاس از حضور پر مهرت در حدیث عشق و درود بر قلم توانا و استعداد پر بار تان ، شعر زیبایت را خواندم و لذت بردم . به امید موفقیت های مزید شما دوست گرامی، منتظر دست ننوشته های بعدی تان هستم . راستی من هم با غزل تازه ای چشم انتظار شما هستم. شاد و مهربان زی دوست خوبم!!!

فرزاد دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:31 ب.ظ http://www. farzad01.blogfa.com

شعرت را خواندم
یک جایی در وجودم فهمیدم
که شعرت
طعم تلخ و شیرین زندگی داشت
درست همین جا بود

زهرا دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 05:33 ب.ظ http://domeel.blogfa.com

سلام داداش رضا

اینجا،
رده پایی از باد نمانده
و انگشت های بی رمق من
انگار دارند
ته مانده های سال های گذشته را
زیر نفس هایم پنهان می کنند!
دارم خاکش می کنم
وسط کویری
که دست هایم،هفته‌ی پیش
کنارش زده بود.

بسیار زیبا و عالی بود
موفق باشی
خداحافظ

آرش نصرت اللهی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:35 ب.ظ http://arashnosratollahi.blogfa.com/

درود و . . . شاعرانه باشید!

لی لی دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:21 ب.ظ http://www.lilieta.blogfa.com

سلام
شعر خوبی بود از جهت تصویرسازی اما نیاز به تراش داره اگه موجزتر بشه زیباییهاش بیشتر رو می شه.
ته مانده ی سال های گذشته را
زیر نفس هایم پنهان می کنند
این قسمت را دوست داشتم. و همینطور انتهایش را.
موفق و پیروز باشید .
ممنون که به من سر زدید هرچند که شعرم را نقد نکردید.!!!

شیوا فرازمند دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:22 ب.ظ

سلام و ممنونم بابت حضور گرمت...شاد زی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد