سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!
سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!

سرگذشت من...

 

سال‌ها پیش 

وقتی که باران 

بوی دست هایم را گرفته بود 

تو آمدی، 

زیر قدم های پاییز! 

من روی همان صندلی 

آرام نشسته بودم 

با شناسنامه‌ای 

که باید تمامش می کردم! 

 

حالا برایت می نویسم 

زخم‌هایم تعریفی ندارد. 

تا  تو بیایی 

برای تمام سه شنبه های سال 

گریه می کنم. 

 

حرفی نمانده 

حالا دارم 

زیر آخرین هفته های سال 

دفن می شوم!

نظرات 115 + ارسال نظر
ابوذر کردی پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 06:23 ب.ظ http://aboozarkordi.blogfa.com

در تصور من بعضی تصاویر در طبیعت وجود دارند و انتقال آن ها به این شعر آسیب پذیری شعر را می رساند .

ولی در تقابل با آن برخی تصاویر هنوز بکرند و نفس می کشند .
مانند شناسنامه ای که باید تمامش می کردم .

من واقعیت اش را به شما بگویم بر روی این زبان کار میشود بهتر است زبا ن دیگری را بر گزینید

بهاره مکرم پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 06:24 ب.ظ http://baharehtaraneh.persianblog.ir

سلام / مثل همیشه زیبا و حرفی از جنس دل
موفق و شاد باشید

امیر پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 06:34 ب.ظ http://amir-perspolisi.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
وبلاگ خوبی داری
اما یه عیبی داره که رنکش پایینه
اگه دوست داشتی یه کاری کنی که امتیازت بالا بره من در خدمتم
راه حلش هم سادست من یه لینک باکس دارم که شما او نو تو قالب وبلاگت میزاری بعدش به من میگی تا وبتو تو لینک باکس بزارم به همین راحتی بهت قول میدم امار وبلاگت چند برابر شه
اگه خواستی در خدمتم

ali پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:31 ب.ظ http://khalvate-shabane.blogfa.com

سلام رضا تهرانی عزیز.
سروده ی زیبایی بود وکمی خسته.
موفق باشی و سربلند

کوروش همه خانی پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:38 ب.ظ http://www.sibabi.blogfa.com

تصویر ها ی زیبا و ساخت درخشان شعر برایم جذابیتی مانا داشت .رضا جان با خط آخر موافق نیستم .برای دفن !ما به ازایی بیاور .و یا حذف اش کن.
سال‌ها پیش

وقتی که باران

بوی دست هایم را گرفته بود

تو آمدی،

زیر قدم های پاییز!

من روی همان صندلی

آرام نشسته بودم

با شناسنامه‌ای

که باید تمامش می کردم!


.با پوزش و احترام

ژیلاراسخ پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 09:22 ب.ظ http://www.ashareman.blogfa.com

سلام ممنون از حضورتان وشعر بسیار زیبا و ارزشمندتان وموفق باشید

مریم طالبی پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 09:59 ب.ظ http://m-talebi33.blogfa.com

خیلی زیبا بود ، موفق باشی و سبز

حرفی نمانده
حالا دارم .....

همیشه بی قرار پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:26 ب.ظ http://hamishebigharar34.persianblog.ir

سلام !خسته نباشی آقا رضا !
حقیقتش من زیاد رو شعرای سپید و آزاد کار نمی کنم که بخوام نظری در این باره بدم... اما از شعرات پیداست که جای بهتر شدن داره و می تونی با احساس قوی تر و گزینش واژه های مناسب تر شعرات رو تو دل برو ترش کنی... برات آرزوی موفقیت دارم .

رها پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:38 ب.ظ http://raha-m83.blogfa.com/

درود.ممنون از حضورتان.با تبادل لینک موافقم.شما را با چه نامی لینک کنم؟؟؟؟؟؟

سیدمحمدرضاهاشمی زا ده پنج‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:45 ب.ظ http://sheredashti.blogfa.com

برای تمام سه شنبه های سال
گریه میکنم....وقتی سه شنبه ها یاد اور پرواز تو باشند
شعر دلنشین ومعطری بود
...............
سلام صمیمی همدل همسفر....
.................
باسلاوعرض ادبی مجدد....
................
همسفر با کاروان اسیران کربلا..دلهایمـــــــــان را پرواز می دهیم
وبا بالهای شکسته... لاله های داغدار را سایه بانی خواهیم نمود
بی برادر رفت زینب...ماند جـــــان کربلا
تا کند آتشفشانـــــی ها زبـــــان کربلا
همسفر با کودکان دلشکسته..خسته تر
میرود دلهایمــــــان..با کـــــــــاروان کربلا............هاشمی زا ده

شیوا فرازمند جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:06 ق.ظ http://www.sanva.blogfa.com

سلام...چقدر این شعر با حال و هوای اینروزهایم همخوانی دارد....ممنون از دعوتت

بهارک جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:11 ق.ظ http://baharbanooo.blogfa.com/

سلام. جالب می نویسید و متفاوت. خواندم و لذت بردم. اما چرا همیشه غمگین؟ بنویسید همیشه شاد .

بیرون تر از نگاه جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:18 ق.ظ http://ogling.blogsky.com

سلام ممنون که امدید نمی دونم اهل نقد هستید یا نه شعر را خواندم موارد که به نظرم رسید : به نظر من صفات در نقش صفتی نثر بودنشان فقط کار را عقیم می کنند مثل آرام و دیگری این تصویر است :با شناسنامه‌ای

که باید تمامش می کردم!
من دوس داشتم تمام شدن شناسناممه را به جای گفتن می دیدم در یک تصویر قوی

هادی ... آیات زمینی جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:39 ق.ظ http://ayatzamini.blogfa.com/

سلام رضا جان
شعر خوبی بود
فضاسازی خوبی داشت
حس من نسبت به آخر شعر کمی افت است هر چند در خواندن اوج می گیرد ولی شاید افعال بیش از اندازه ساده به کار برده شده
در بند آخر ولی تصویر خوبی را ارائه کرد
من از حسم می گم فقط موقع خواندن
انگار دوست نداری آخرش رو اینجور نوشته بشه
ممنونم
هادی

طارق گادلی جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:40 ق.ظ http://www.dorha.blogfa.com

سلام و درود بر شما باد و بر محمد و آل او

زیبا بود ...

یا علی مدد است ..

زروان جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:46 ق.ظ http://www.mmzarwan.persianblog.ir

سلام
ممنون که خبر دادین...
مثل همیشه کارتون با ساختار یکدستش من رو به دنیای زیبای شاعرانگی برد ...

رجب بذرافشان جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 02:39 ق.ظ http://www.vey.persianblog.ir/

سلام
با این که شعر از قابلیت بیانی خوبی سود می برد اما دقت کافی در سطر چنینی (اگر تعمدی نباشد) وجود نداشت موفق باشید
من روی همان صندلی
آرام نشسته بودم
با شناسنامه‌ای
که باید تمامش می کردم!
یا علی

هومن سپیدار جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 02:49 ق.ظ http://hoomansepidar.blogfa.com

سلام جناب تهرانی حس عجیبی و شعرتون بود که باعث شد چندین بار بخونمش موفق باشید

درویش و جیرجیرک جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 05:32 ق.ظ http://koolekashkool.blogfa.com

اللهم عجل لولیک الفرج در انتظار ظهورش میمانیم.
بر دل نشیند هر انچه که از دل براید.
ممنون از حضور سبزتون.
منظور خاصی نداشتم از حرف اون روز شرمنده
یا حق

بهزاد خواجات جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:00 ق.ظ

مهربان ! کارت به خون و جون بیشتری نیاز دارد و جنون و سرکشی به بیرون از زبان مبادی آداب ! این کار فی نفسه شعر نمی سازد اما می تواند شعر را نشان بدهد . شاد باشی .

معصومه ابوالحسنی جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:16 ق.ظ http://shabpareyekabise.blogfa.com

حق با شماست! بقیه شعر قابل انتشار نبود !!!


پایان بندی شعرتون رو دوست دارم.

امیر خالقی جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:36 ق.ظ

زخمهایی تعریفی داری

navid جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.magd-sat.blogsky.com

مرسی دوست عزیز از بابت اطلاعتون

مطالب مثل همیشه عالی بود

نظارتی(مسیح) جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:12 ق.ظ http://www.koochechakavak.blogfa.com

با شناسنامه‌ای

که باید تمامش می کردم!

آفرین خیلی خوب بود

ممنون که سر زدید
من شما رو لینک کردم

شما تبادل می کنید؟

بهار جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 ق.ظ http://only-secret.blogfa.com


زیر آخرین هفته های سال..
زیباست
؛؛مرا بخوان بهار که پشتش از هجوم زمستان شکسته است؛؛

هبوط جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 ب.ظ http://1074.blogfa.com

سلام دوست عزیز
ممنون که خبر دادید .
خواندم و لذت بردم
سپاس

a-d جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:06 ب.ظ http://www.ad80.persianblog.ir

سلام قشنگ بود
تازگی سقفی زدم برای حرفهای ساده ام اگه دوست داشتین بیایین.

حمزه صالحی جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:13 ب.ظ http://hamzehsalehi.persianblog.ir

سلام
برایت مثال زبانی آوردم تا ظرفیت زبانی را ببینی دوستم وگرنه طبیعتا زبان شاعران با هم تفاوت دارد . البته ، رسیدن به زبان انحصاری چندان ساده نیست . . .
تو هم باید به زبان خودت برسی البته با تمرین ، که یکی از این تمرین ها ، خواندن شعرهای خوب است
قربانت
حمزه
راستی کارهای رسول رخشا که وبلاگش را داری هم خوب هستند

حامد حا جی زاده جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.hamedehajizade.blogfa.com

سلام چرا کلمه ی حالا رو اوردی و بهش زمان دادی چرابرای اون هر زمان رو قائل نمیکنی من با نظر کورش موافقم تو همون بند اول تو داری شناسنامه رو تموم میکنی چرا دیگه از نو می خوای دفنش کنی!و اینکه لحن شعرت صمیمی هست و این خوبه و به من سر بزن و درباره ی کارام نظر بده

پسر نوح جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 03:04 ب.ظ http://pesarenooh.persianblog.ir/

سلام....


شعر دارای ۳ قسمت هست.....( البته من شعر شما رو به عنوان یک متن ادبی خوندم....)

من از کارهای شما به نسبت آدمهای دیگری که در زمینه ی سپید کار می کنند خوشم میاد به این علت که از کلمه های خیلی قلمبه و سلمبه استفاده نمی کنید...و یک سادگی صمیمی مخصوصا در این کار دیده می شه ..... به نظر من این سادگی رو از دست ندید.....تصویر سازی های خوبی داشتید....تصویر سازی ضعیف هم داشتید.... مثل قسمت آخر.....اما در کل کار بدی نبود...... بهترین قسمت....قسمت اول بود....از دیدگاه من.....

موفق باشید.......................................

حنا جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 03:34 ب.ظ http://hannanehparvin.persianblog.ir

تا تو بیایی

برای تمام سه شنبه های سال گریه می‌کنم...

بی نظیر است!

عزیزترین مفقودالاثر جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 03:35 ب.ظ http://ishtar.blogfa.com

سلام
کمی شعر پراکنده گویی
شعر در اواسطش با نوعی روایی گری مواجه است که در قسمت های دیگر یافت نمی شود
این نشان می دهد شعر شم یکنواخت نیست
اما نکات مثبت و باز شعرتون
استفاده از تصاویر زیبا و مفاهیم انتزاعی و مجرد

البته این یه نظره شخصیه
به ماهم سر بزنین
اگه دوست داشتین تبادل لینک

افسانه جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 03:43 ب.ظ

قشنگ بود ولی مثل اینکه شما با همه روزهای هفته مشکل دارین فیلا دوشنبه و یک شنبه بود حالا سه شنبه هم اضافه شد. شوخی کردم
خیل زیبا ولی ناراحت مثل همیشه
موفق باشید

ارغوان جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 05:20 ب.ظ http://evanescence-arghavan.blogfa.com

اوج حس رو در روزی از سال...
تصویر سازی برای فصل موعود...
و درد شعر...
زخم های التیام ناپذیر...
و در آخر ، روزمرگی...

به خوبی منتقل کردی...
تحسین بر انگیزه...

جاری باشی...

مینا جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 05:40 ب.ظ http://www.roz24.blogfa.com

سلام چطوری؟ خیلی قشنگ بود . واقعا تو توی پردازش خیال لنگه نداری. منم احتمالا فردا وب شعرم رو آپ کنم.

مـسافــر کــویــــر جمعه 20 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:07 ب.ظ http://www.mosafer-kavir.blogfa.com

سلام...زیبا نوشتی
بنواز؛بنواز بر روح پریشانم.

آزادی می خواهم.

به روزم...و منتظرتم..
یا علی

آسمان(مشی) شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:38 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

چقدر خوب بود! منم 3 شنبه ای ام!

مریم ( هموطن سلام ) شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:01 ق.ظ http://mobin44.blogfa.com

سلام هموطن خوبم
ممنون از حضور و دعوتتون
خیلی زیبا و غمگین بود چرا ؟
راستش من در زمینه شعر تخصصی ندارم ولی شعر و شاعران خوب کشورم را تحسین میکنم و دوست دارم
موفق باشین و سر بلند
همیشه منتظرم
در پناه حق

رحمانی (شاهد) شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:19 ق.ظ http://www.juridical.blogfa.com

سلام بزرگوار
مانند همیشه در ایماژ موفق بوده ای و البته پان بندی شعر بیشتر به چشمم آمد اما شروع شعر چشمگیر نبود
ارادتمند - شاهد

ا.کمالی شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:14 ق.ظ http://www.buteshamdani.blogfa.com

سلام همسایه.
تناقضی می بینم !همه دستهایشان بوی باران می گیرد و برای تو باران بوی دستهای ترا گرفته است. این زیباست .
در کل شعرخوبیست.

آذر سرافراز شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 03:27 ب.ظ http://www.azarkadeh.blogfa.com

رو خاک آسمون رگبار تاول....
به روزم و در آتشکده ام منتظر هیزمهایتان

نادر نظامی شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 06:03 ب.ظ http://nnezami2000.persianblog.ir

سلام دوست عزیز
یکبار مفصل برایت نوشتم ولی ارسال نشد !
به نظر من شعر قبلی ات از این شعر زیباتر بود . شعر شروع خوبی داشت استعاره بارن بوی دستهایم را گرفته بود زیبا بود ولی از من روی صندلی... شعر کمی افت کرد . بخش دوم شعر باز این بارر از سه شنبه ها تعریف کرده ای. گویا روزهای هفته را شگرد داری . یکبار یکشنبه ُ دوشنبه ُ و حالا سه شنبه ! ولی به نظر استعاره این بخش به خاطر اغراقش جنبه رمانتیک به خود گرفته است . بخش آخر هم باز اشاره تاریخی است . به نظر من این شعر کمی پریشان شده است . بگذار به حساب سلیقه . ولی من شعر قبلی ات را خیلی دوست داشتم . موفق باشی

رضا باب المراد شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 06:09 ب.ظ http://WWW.MAHEMAT.BLOGFA.COM

سلام دوست من
شعرتو خوندم
شروعی خوبو صمیمی داشت
ولی نمی دونم چرا حس کردم پایان بندی مقتدری نداشت
و ارجاعی هم برای سه شنبه پیدا نکردم
من هم به روزم
شاد باشی

ستاره(سالهای بلند من بی تو) شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:19 ب.ظ http://sanfuni.blogfa.com

زیر آخرین هفته های سال.... محشر بود واقعا عالی

کیوان اصلاح پذیر شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:52 ب.ظ http://www.kariz55.blogfa.com

حالا برایت می نویسم
با شناسنامه ای که باید تمامش می کردم :
زخم هایم تعریفی ندارد
دیگر حرفی نمانده
زیر آخرین هفته های سال
دفن میشوم .

شعر عاشقانه گفتنش سخت است نوشتنش آسان
و نقادی که دست در شعر عاشقانه میبرد سلاخی است که از عشق هیج نمی داند

آخرین سه شنبه چهارشنبه سوری است
کباب بلبل بر آتش گل سرخ

شیما شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:23 ب.ظ http://www.manotanhaee.blogfa.com

سلام
قشنگ بود
ممنون
شاد باشید

اصغر معصومی شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:33 ب.ظ http://masuomi.blogfa.com/

سلام آقا رضا
با کارات خوب میشه ارتباط برقرار کرد...

اصفهانیان شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:40 ب.ظ http://www.hamisheha.blogfa.com

سلام
حالا برایت می نویسم
زخم‌هایم تعریفی ندارد.
تا تو بیایی
برای تمام سه شنبه های سال
گریه می کنم.
زیبا بود

امید رضا چاوشی شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:39 ب.ظ http://www.bedoonehame.blogfa.com

سلام
شرمنده دیر اومدم دهه اول محرم خیلی درگیرم
کاراتو خوندم از زخمهایم تعریفی ندارد لذت بردم
موفق باشی

رضا حاتمی یکشنبه 22 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:11 ق.ظ http://www.r-m8065.blogfa.com

سلام
زمستان و پاییز حس عجیبی در من به وجود می اورد
جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد