تا گلو در خواب هایم فرو می روم
در لباس هایی شبیه تنم
چند قدمی به تو نزدیک می شوم
اما کسی باور نمی کند
تا زمانی که اعتراف می کنم
در من زمستانی اتفاق افتاده است
حتی همین لحظه
در من نفس می کشد
بوی باروت
تمام مغزم را پر کرده است
می خواهم بیرون بروم
به اندازه تمام قدم هایت
در خواب های بعدی ام
چشم بگذارم
اما می دانم این سفر
امشب به پایان می رسد
و زن های زیادی
در من راه می افتند
از گلویم می گذرند
تا به مرگم اعتراف کنند!
سلام من قلم شما رو جدی جدی خیلی دوست ارم و واقعا لذت می برم
در پناه مولا علی
یا علی
تا زمانی که اعتراف می کنم
در من زمستانی اتفاق افتاده است
پایدار باشید تهرانی عزیز
محمد تقی قشقایی
سلام
کار زیبایی است دست مریزاد
چاقوی نقد را برای بعد می گذارم تا دیگر شعر ها را نز بخوانم
قلمت مستدام شاعر
سلام
ممنونم از دعوتتان
خواندمتان
زنده باد
.
سلام
/چند قدمی به تو نزدیک می شوم/و/در من زمستانی اتفاق افتاده است/...اما می دانم این سفر/امشب به پایان می رسد
/...تا به مرگم اعتراف کنند! /
زمستان اگه به پایان برسه مرگ اتفاق میفته؟یا بهار متولد میشه.یازمستانی که اتفاق افتاده بود میمیره.ارتباط سخته.در کل چالش و دغدغه آفرینی توی شعر خوبه.موفق باشی.
سلام
شما هم دعوتید به خواندن مطلب من در نقره های گداخته.پس دوباره باز میگردم و دوباره باز گردید.
درود بر آقا رضا
بوی باروت
تمام مغزم را پر کرده است
بله دوست عزیز...درسته
سلامی دوباره.
این شعر از نظر واژه های بکار رفته در آن، اسکلت استواری دارد.خواب،زمستان،شب،...اما مثل خواب که کمی گنگ است از لحاظ معنا کمی گنگ است.حداقل پایان کار،اینطور نشان مکیدهد.شاید از این جهت که شاعر پرهیز کرده از آوردن سطرهایی در شعر،حالا یه به خاطر دوری از اطناب یا به لحاظ احتیاط.اما
تا گلو در خواب هایم فرو می روم
در لباس هایی شبیه تنم
چند قدمی به تو نزدیک می شوم
اما کسی باور نمی کند
تا زمانی که اعتراف می کنم
در من زمستانی اتفاق افتاده است
این بند شعری ست برای خودش و من اینگونه بیشتر دوست دارم.
سلام
خواندم و لذت بردم.ممنون
شاد باشی
و زن های زیادی
در من راه می افتند
از گلویم می گذرند
تا به مرگم اعتراف کنند!
زیبا بود رفیق
موفق باشی
در من زمستانی اتفاق افتاده است...
سلام.
این شعر یکی از بهترین شعرهایی بود که از شما خوندم.
موفق باشید.
در من زمستانی اتفاق افتاده است...
سلام.
این شعر یکی از بهترین شعرهایی بود که از شما خوندم.
موفق باشید.
خوب بود رضای بی معرفت ... شعرات از خودت با معرفت ترند ... شعرخیلی خوبی بود . مرسی
سلام دوست عزیز
اگرچه مخاطب شعر نیستم اما شعر رو خوندم.رویاهای متجانس با ابزار تن را توانستم هضم کنم اما فکر می کنم یک چیزی بیشتر از بوی باروت برای اعتراف به مرگ لازم بود.
سپاس برای دعوت.
قلمتون مانا
درود خواندمتان
قلمتان روان.....عالی بود مخصوصا
در من زمستانی اتفاق افتاده است
حتی همین لحظه
در من نفس می کشد
قلم شما همیشه خواندنیست با فضای خاصی که دارد.
درود خواندمتان
قلمتان روان.....عالی بود مخصوصا
در من زمستانی اتفاق افتاده است
حتی همین لحظه
در من نفس می کشد
قلم شما همیشه خواندنیست با فضای خاصی که دارد.
حالا قبل از اینکه
پلکهایت را ببندی
رد پوتین ها را ببین!
دارم به این رابطه
شک می کنم!
سلااااااااااااااااااااااااام به گل پسری بی معرفت و کم پیدای من
منتظر روزی هستم که اعتراف کنی "در تو بهاری اتفاق افتاده است"
بازی امروز خیلی حیاتیه یادت نره نگاه کنی
سلام آقای یوسف زاده
شعرتان را خواندم و لذت بردم از تصویر های زیبایش ..
ممنون که مرا دعوت کردید.
قلمتان همواره جاری...
درود سپاس گزارم فراخوان اینچنین خوبتان را
کار دلنشین و خوبی خواندم
هماره هایتان شعر
سلام آقا رضا ممنون از اینکه منو قابل دونستین راستش یه کم تعجب کردم خیلی حس بزرگی بهم دست داد!!
شعرش یه کم سخت بود خیلی روش فکر کردم و من احساس می کنم اگه اول بوی باروت رو بیارین بعد در من نفس می کشد روون تر می شه!!
زیباست...مثل همیشه یه فضای خاکستری رو در ذهن تداعی می کنه که باید تفسیرش رو درون خودمون پیدا کنیم.
سلام شاعر
کار خوبی بود لذت برد.شروع خوبی داشت.جسارتن حس میکردو کار دو قسمت داره یا دوتا کاره.نمیدونم.یا شاید با ایجاد فاصله این مشکل حل میشد.مثلا قبل از بوی باروت یک فاصله اگه باشه فک کنم شعر بهتر درک شه.
بازم ببخشید جسارت کردم.
شاد باشی
ممنونم از اطلاع رسانیتون.
می خواهم بیرون بروم
به اندازه تمام قدم هایت
از این قطعه اش خوشم اومد به نظرم جالبه و دلنشین.اما حس کردم تو شعر چند مطلب عمیق مختصر و فشرده گنجانده شده و این منو گیج می کرد.
موفق باشید.
سلام جناب یوسف زاده ...
از دعوت شما ساسگزارم ...
خواندم و لذت بردم ... مثل همیشه زیبا سروده بودید ...
تا سلام .
درود زیبا بود
البته الان که فکر می کنم می بینم خوبه!!
درودعمورضای عزیز
بدون تعارف کارزیباوقدرتمندی بودوبهترین مولفه ی اینکاروانسجام درونی واجرای تحسین برانگیزدیدم.
ممنون.
چقدر تلخ؟.... کدام زنها راه نفست را بسته اند رفیق؟ امیدوارم این کابوس ها هر چه زودتر از فکرت بیرون بروند.
من تو را پروش میدهم و تو حسرتهایت را..
رضای عزیز...
سلام و احترام...
با عشق و علاقه خواندمت...دست مریزاد...کار نسبتن موفقی بود البته در حوزه ی ؛شعر مفهومی؛ یا به نوعی شعر معنا گرا...نمیدونم تا چه حد با این ترم موافق باشین ولی به هر حال به باور من دغدغه ی برساختن فضایی کانسپچوال در کار شما بر دغدغه ی تصویر و بعد زبا آورانه ی اثر می چربه...کار از پایان بندی موفقی برخوردار بودش...و اگه همین یکدستی رو می تونستین حفظش کنین کار استخوان داری از آب در می اومد منظورم اینه که سطرهای آغازین به قوت سطرهای پایانی نیستش...چراشو نمیدونم...ظاهرن سطرهای اول براتون حکم یه دست گرمی رو داشته تا خودتون رو برای یه ماراتن نفس گیر شعری آماده کنین...ولی از شعر قبلیتون بی تعارف لذت بردم...کار شاخص و دانه درشتی بود...و این یعنی شاعرانگی در خون شما هست به شرطی که هرز نره و قربانی افراط در ورطه ی مفهوم گرایی صرف نشه...باقی بقایت....
سلام.
شعر زیبایی خواندم از شما. مثل همیشه.
موفق باشید/
سلام آقای تهرانی عزیز
کار شما را خواندم پیروز و سر بلند باشید.
اااااااامدم
غم انگیز و پر از آرایه بود
ممنون
سلام
کار یکدستی بود حس می کنم کار از نیمه به بعد فرم بهتری پیدا کرده بود
با تعدد فعل ها بخصوص در نیمه ی اول شعر راحت نبودم
برقرار باشید
سلام
بااحترام خوندمتون
یاحق
سلام
با احترام خوندمتون
یاحق
سلام آقا رضا :)
از "بوی باروت تمام مغزم را پر کرده است..." به بعد خیلی خوب بود
انگار از اونجا شروع می شه اصن ...
ولی کلن شعر قبلی خیلی بهتر بود به نظرم بیشتر دوستش داشتم ... :)
با احترام :)
سلام دوست من
سپید بسیار زیبایتان به دلم نشست!
سپاس از دعوتتان
سلام بر شما تلاشگر عرصه ی ادب و هنر
خدای توانا را شکر که باز از احساس پاکتان نوشیدیم و محظوظ و مستفیض کلام شیرینتان می باشیم.
با یک زلال از جناب لولی وش و با یک اطلاعیه و خواهش، به روز و منتظر نکته نظراتتان هستیم:
http://www.sherezolal101.blogfa.com
سلام
در ایده پردازی بسیارخوب کار شده اما در ایده یابی ضعیف تر از شعر قبل عمل شده است
با احترام
سلام .
ممنون خواندم .زیباست
بوی باروت تمام مغزم را پر کرده است ... زیبا بود جناب تهرانی . به وبگاه خرس بیایید
درود..
خواندمت.تصاویر قشنگی بود.اما این تصاویر عالی اجرا نشده بو...
سلام دوست شاعر
سروده قابل تامل شما رو خوندم
به ویژه پایانش رو پسندیدم
شاعرانگی در شما همیشه جاری
سلام
ممنونم از دعوتتون
بهتره رو مفهومش بیشتر کار بشه.
موفق باشید
با احترام
سلام ممنون بابت دعوت به خوانش .
زیبا بود به نظرم آخرش خیلی خوب حس به خواننده منتقل میشه
موفق باشین
سلام استاد
شعری زیبا اما تلخ خوندم
چه کنیم که همین تلخی ها دنیای ما را میسازد
تمام وجودم ...
تمام عشقم ...
درک است
درکی که شعرت را تحسین میکند
تقدیم به استاد عزیزم
ممنون از دعوتت