اینجا سرزمین من نیست
باید دوباره بروم
سایه به سایهی دیوار
که باز دود است اطرافم!
هوا سرد شده است.
مثل زمستان هفتهی پیش ،
دندان هایم به هم می خورد
و دست هام
کورمال
جایی را نمی بیند.
ای کاش همه این راه
کابوس بود
تا نفسم بند می آمد!
حالا میان کویری ایستاده ام
و باد زیر پیراهنم می وزد!
سلام. بسیار زیبا بود
در کویر یا جنگل
درختان حماسی و سهراب همواره با منند
پاییز یا زمستان فرقی نمی کند
پالتو کهنه پدر خاطراتی دارد
که همیشه توی گنجه نگهش می دارد
در حیاتمند لینکی به شما میگذارم. به ما هم سری بزنید
سلام
من آخرین آپم رو کردم اگه خواستین بامن همدردی کنین
[ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت]
به سلامتی!!!!!!!!! قدم نو رسیده مبارک!!!!!!!!
ایشالا همیشه خوشحال و خوشبخت باشین! دخمل عزیز باباس!
درود رضای عزیز
بابا شدنت رو به تو و خانم محترمت تبریک می گم رضا جان و امیدوارم که همیشه در کنار خانواده ی محترمت شاد باشی .
راستی شنیدم نی نی دختره .ازاین بابت هم که دیگه خوش به حالت تر شد.برو حالشو ببر.هیچ کدوم از بچه ها هم اسم نی نی رو نمی دونستن !اسمش چیه اون خانم کوچولو؟
فدای تو
شاد باشی
درود دوست مهربانم[لبخند]
می نویسم هایی بر آمده از درد را از پی گرفته ام ، کماکان با همان نوری که از انتهای تونل تنگ و تاریک سرنوشت کورسویی دارد به اندازه ی آنکه دستمال های سفیدمان ، رو سیاهمان ننمایند !!!
چشم به دیدارتان دارم .[لبخند]
شاد باشید .[گل]
سلام مهربونم
یه آپ کوتاه کردم
خوشحال میشم پیشم بیایی
نیلوفری باشی
اگر نوشته هایم
یا دست هایم نبود
تو نبودی
□
تو بافه ایی از گنجشکان مرده ایی
سلام
اپم خوشحال میشم بیاین
سلام
آقا اجازه!!!!!!!
به خدا تقصیر ما نبود
تقصیر خودش بود
من نمی خواستم اینجوری بشه
شد دیگه!
بروزم یه کم متفاوت
سلام دوست خوبم
البته گذاشتن شعر در وبلاگ مانند نمایش کالا پشت ویترین آدم هایی است با سلایق مختلف و هر انتقادی معلوم نیست درست باشد . ما می بینیم در عرصه شعر بزرگان ُ مثلن اخوان از شاملو و فروغ از نادرپور ایراد نقدی می گرفتند ُ این ها وجود دارد . اینکه من نظری نوشتم دلیل بر صحت حرفهایم نیست بلکه بیان احساسی و دیدی است که از شعرت داشتم . من مقاله خیلی خوبی در باره وحدت ساختار شعر سپید سابقن خوانده ام . پیش نویس شعر زمان ما شماره ۱- احمد شاملو نوشته محمد حقوقی . امیدوارم در راهی که پیش گرفتی موفق باشی
درود رضای عزیز
و آرزومندی آنکه ؛ الینا ؛ ی نازنینت تا همیشه زنده و سرزنده باشد.
شاد باشی
ای حدیث آشنائیها سلام
هر که دل آرام دید از دلش آرام رفت
کهنه معلم ارومیه
سلام
وبلاگ ساده اما پر مغز ونوشته های قابل تاملتان انسان را به تحسین وامی دارد...
لذت بردم.
سلام همسایه ی ۵
سلام
موفق باشید
وبلاگتان پایدار
سپاس از آمدن و دعوتت
زبان شعر را میدانی اما گاهی در سطربندی سهل انگارانه عمل میکنی . در این شعر و چند پست قبلی گه نگاهی کردم متوجه شدم که از سطر بندی شعر سپید شاملویی استفاده می کنی در حالی که شعرت شاملویی نیست . زبان و ساختار درونی شعرات بیشتر به جریان موج سوم احمدرضا احمدی نزدیک ست . بهترست نگاهی به آثار این شاعر کرمانی بیندازی .
بهروز و به روز باشی .
قطار میرود...
تو میروی....
تمام ایستگاه میرود....
و من چقدر ساده ام.....
که سالهای سال....
در انتظار تو....
کنار این قطار رفته ایستاده ام...
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته...
تکیه داده ام...
سلام دوست شاعر. آمدم. شاید این آمدن مقدمه یک دوستی باشد. امیدوارم گپ هاس دوستانه بیشتر بعد از این مداوم باشد. اشعارت را هم سر فرصت حتمن خواهم خواند.
سلام . آقای تهرانی عزیز ! خوب داری زاغ سیای ما رو چوب میزنی ها !! [ خنده ]
حتما میرید و آی پی های منو میبینید که اومدم و بر گشت ام .
آره خیلی هم دمغ شدم . اومده بودم بخونم تازه آپی نبود . تو گوشی بگم که بهت یکی هم انداختم !!! اما نه از سر عصبانیت . باور کن از سر علاقه . مهم نبود خیلی آبدار نبود . یه کم برات خوش بگذرد تا یه آپ بدی .
نکنه این مطلب رو آپ بدی ها اونوقت می پرسن چی گفته بودم . دیگه رو نمی شه .... بیا دیدن .
آخه چیزی هم نبود . ای جزغاله شی ... جزغلم کردی با این آپ ات .................. همین بود
خدایی اش منتظریم لبی تر کنید تا هوایی تازه کنیم . من از هر لحاظ غنی هستم . روزگارم خوب است اما وقتی گرسنگی و برهنگی ناداری ها را می بینم دلم میگیرد . براش دارم چیزی می نویسم . شاید بتونی چند روز دیگه ببینی رو وب ام .
به قولی من از بی نوایی نیم روی زد ... غم بینوایان رخ ام زرد کرد .
آقای تهرانی گاهی میگم کاش زاده نمی شدم . هر که بیشتر میداند بیشتر میکشد رنج چرخ گردون را ........... بدرود . منتظریم .