سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!
سلام همسایه های5

سلام همسایه های5

دلم که برای خودم می سوزد شاعر می شوم!

هی که رویایی فقط ...!

می دانم 

به خانه که بیایم 

شمعدانی ها را  

آب داده ای 

باغچه ها را جارو زده‌ای 

و  باز با عطر شب بوها 

کنار حوض خوابیده‌ای! 

 

کنار خاطراتی که 

پارسال  

حدود همین روزها  

می نوشتم 

باز برایم تکرار می شوی 

   

کاش 

وقتی می‌آیم 

همان لباس ها را 

پوشیده باشی! 

 

روی پاهایم بند نیستم 

در را باز کن!