مثل ما
که همیشهی خدا
از سایهی خورشید می ترسیدیم
می دانم که
خواب آدم برفیها ابریست!
گم شدن در باران،
گریههای سهشنبه
و این روزهای
لعنتی بهار!
من از اردیبهشت می ترسم
و ندیدنت!
صدایت
که همیشه در خاطرم مانده!
حالا هزار پرنده
از بالای سرم پریده است
اما هنوز
خیلیهای بی حوصله نمی دانند
من برای دیدن تو
خوابهایم را
تعبیر نمیکنم.
سلام و وقت به خیر!
پنجره ی بی اسم باز و بسته شد.
سر زدنتون باعث خوشحالی و افتخاره.
در پناه خدا...
تولستوی:هنر هدفی دارد وآن سرایت دادن احساس هنرمند به انسان است احساسی که هنرمند قبلا؛ آنرا آزموده است.بااحترام
در ضمن رضای عزیز تماس بگیر یادت نرود
سلام / شعر جالبی بود /
دقیقا از چی منظورم چیه!
سلام... شعر قشنگی بود ... لذت بردم
موفق باشی
سلام
شعر بسیار قشنگی بود ممنون که مارو با خبر کردی
اگه می شود وبلاگ منو هم با اسم (محسن چاووشی) لینک کنید تا من هم در سریع ترین فرست امکان وبلاگ شما دوست عزیز را لینک کنم
با تشکر حمید رضا
سلام دوست گرامی ممنون از دعوتتون من نقد نمی دونم اما نظرم رو می نویسم. سروده ی زیبایی بود.
سایه ی خورشید و خواب ابری آدم برفی تعابیر جالبی بودند.
و ... حالا هزار پرنده از بالای سرم پریده است.......چرا است؟
به کار نبردن پریده اند دلیل خاصی داشته؟ و چرا گریه های سه شنبه؟ سه شنبه مورد خاصیه؟...
آخرش هم خیلی خوب بود:
من برای دیدن تو خوابهایم را تعبیر نمی کنم.
شاد باشید.
سلام بزرگوار
بطور کلی موتیف اشعارت بیش از حد به هم شباهت دارند - اما راجع به این شعر باید بگویم به جز شروع ، که شاعرانگی خوبی داشت مابقی شعر بیشتر به نثر می ماند و گویی شاعر در مقام بیان روایتی است
فقط این قسمت را شعر میدانم :
مثل ما
که همیشهی خدا
از سایهی خورشید می ترسیدیم
می دانم که
خواب آدم برفیها ابریست!
سلام دوست عزیز و شاعر
غمگینم و شعرت غمگین ترم کرد
من از اردیبهشت می ترسم
و ندیدنت!
که امروز سرم اومد
سلام.شعر زیبایی بود.اما من بعضی قسمت های شعر را زیاد نپسندیدم مثل ان جا که نوشته بودید خیلیهای بی حوصله نمی دانند .سبز باشید.
سلام...
آفرین.... خدت می دونی که من کارهای قبلیت رو خوندم و در جریان شعر هات هستم....
این شعرت از تمام کارهایی که تا حالا خوندم بهتر بود...
نه بی خودی گنگ بود .... نه از موضوع خارج بود....
تازه
تعبیرها و تصویرهای زیبایی داشت....
روون بود ..... سادگی زیبایی داشت
شروع و پایان خوب بود...
به جرات می گم :
ایول به تو فوق العاده هستی...
کم کم داری یک جوری می نویسی که ما غربتی ها هم
بفهمیم....
هر وقت کار جدید نوشتی یک سوتی برای ما بزن...
وذماتفقلذمسثقتفحثل میمباق فم۳۴تفحعثقذبلصثمث
قش۴ص۳
افصش ق ذبکبقثهعفذصث بنقثاخف صقدف فث
قجهحغفثقل ف قثحفثق فثف ثئفقئثثصفدفذ ثگقج
زیبا بود
با سلام
با یه کم اصلاح در دستور زبان بهتر می شه. مخصوصا شروع.
و یه کم حذفیات می خواد تا به فرم سپید نزدیک بشه.
قرار بود لینک من رو بگذارید. چی شد؟؟؟؟؟؟؟
منم بی حوصله ام نمیدانم چرا
اپم اپم
خواندم
قسمت اول شعر خیلی خوب بود. خوب هم بسته شده بود. اما پارت دوم تصویری نداشت و به نظرم شعر تا حدی افت کرده بود. برعکس قسمت سوم که ارتباط خیلی خوبی با کل شعر اشت و تصویر بهار و بازگشت پرنده های به کوچ رفته...
سلام آقای تهرانی برای من نوع شعر شما وهم چنین آقای پدرام یگانه نمیدانم میشناسید یانه بسیار جالب است موفق باشید
سلام ممنون که خبرم کردی شعر استخوان داری بود یا حق
سلام شاعر . شعر زیبایی است . زبانی صمیمی و ساده دارد و دارای جوهر شعری و فضای عاطفی نیرومندی است اما روی زبان و ساختارش باید بیشتر کار کنی و کمی به ویرایش نیاز دارد ؛ بعضی سطرها یا عبارت ها اضافه هستند .
سلام
ممنون که خبرم کردید خوشحالم که اینجا مثل همیشه شعر خوبی خوندم. ولی به نظرم اومد که در بند اول سطر چهارم پیوند خوبی با سطر های قبل پیدا نکرده. موفق و شاد باشید
سلام .
شعر هایتان را خواندم.
از شعر سرگذشت من بیشتر خوشم آمد. تصویر سازی بهتر و زیباتری نسبت به بقیه شعرهایتان داشت . زیاد هم گنگ نبود.
یک سول؟
چرا سه شنبه؟
سلام
شعر زیبایی نوشتی
موفق باشی
سلام دوست گرامی ممنون از دعودتون بسیار زیبا بود دیگه جایی برا ی نقد نذاشتین موفق باشید
دوست عزیز ممنون از اطلاعت-شعرتان خوب هست ولی آن اتفاق نابی که در اکثر اشعارتان هست در این حس نمیشود آنچنان -البته در مقایسه با آنها........
ضمنا من اشعارم را مدتیست که در سایت جدید میگذارم-در آنجا لینک شدید -و وبلاگ قبلی رقص مرگ برای دست نوشته هایم شده-در آدرس جدید منتطرتان هستم -با شعری-و همچنین مقاله ای .www.parastoo.gigfa.com
ممنون از خبر دادنم مطالب مثل همیشه عالی
سلام دوست خوب
شعرت را خواندم. به نظرم شروع خوبی داشت . اما در بخش دوم شعر نیاز به ایجاز بیشتر دارد کمی متن به روایت یک خاطره سوق پیدا کرده است و در بخش سوم نحوه بیان می تواند بهتر شود مثلن من با جمله ؛خیلی های بی حوصله نمی دانند ؛ موافق نیستم یا کلمه اما قبل از هنوز .... دوست من بی تعارف این شعرت از نظر ایجاز از شعرهای قبلیت کمی افت دارد و در ضمن واضح تر شده است . ولی من برای شما و شعرهایتان احترام خاصی قائلم و این نوشته ها را دوستانه تلقی کنید .
در ضمن دو روز است سایت های بلاگفا در سرور من باز نمی شود آیا شما هم این مشکل را دارید .
سلام دوستمن
مهمتری دلیل برای پذیرش یه اثر هنری
ایجاد لذت در مخاطبه
که من هم به سهم خودم در شعر شما احساسش کردم
ولی فکر می کنم شما بیشتر شعرو در سطرهای درخشان
کاوش می کنی نه کلیتی واحد که می تونه پر از
حرف های معمولی باشه و همین تفکریست که فرم کارو از
هم می پاشونه
باز هم در این کار کد های بدون ارجاع داشتی و شعر رو
افقی دیدی هر چند تلاش های در پایان با منطقی صحیح برای
جمع کردن شعر داشتی
با احترام وفروتنی
دوست تو
سلام دوست من
ممنونم
زیبایی کار رو توی روان بودن می بینم
شعر شما را خواندم و البته از این هم نشینی بشکوه کلمه ها لذت بسیار بردم.دست مریزاد.باز هم منتظرم صد البته.
درود فراوان
مثل ما که همیشه خدا
از سایه خورشید می ترسیدم
شروع قشنگی بود . ولی می دانم که خواب آدم برفی ها برفی است به نظر نمی تواند با جمله قبلش در ارتباط باشد . گم شدن در باران . من این گونه تعابیر رایج را در کار نمی پسندم . می توانید از گریه های سه شنبه ادامه بدهید با حذف گم شدن در باران . در بقیه کار هم همچنین حشو دیده میشود . من برای دیدن تو خوابهایم را تعبر نمی کنم . پایان خوبی بود . اگر اجازه داشته باشم شعر را با حد اقل میزان تغییر این گونه باز نویسی می کنم.
همیشه از سایه خورشید می ترسیدیم
گریه های سه شنبه و
صدایت
که در خاطرم مانده
حالا هزار پرنده
از بالای سرم پریده است و
من برای دیدن تو
خواب هایم را تعبیر می کنم
( من خوابم را تعبیر می کنم اما شما تعبیر نمی کنید )
لذتبخش مثل همیشه.
موفق و پیروز باشید.
می دانم که
خواب آدم برفیها ابریست!
این شعر پارادوکس قوی داشت!
همه عاشق بهار و بارونن و این شعر زیبایی بهار و بارونو نفی می کنه!
آخرش رو خیلی دوس داشتم:
من برای دیدن تو خوابهایم را تعبیر نمی کنم!
:)))
سلام دوست گرامی! شعر زیبایی بود حس عجیبی داشت
کلاغهای منفرد انزوا در باغهای پیر کسالت میچرخند و نردبام چه ارتفاع حقیری دارد... نمیدونم چرا یاد این شعر فروغ افتادم. معمولا اونایی که شعر میگن اگه این کارشون از سر تفنن نباشه( که در مورد شما ظاهرا نیست) دوست دارن کارشون نقد بشه ببخشید که حال و حوصله ی بحث درست و حسابی در باره ی شعر رو ندارم اما عجالتا میگویم که حس غریبی داشتم هنگام خواندن شعرت و ما را از شعر شما بسی خوش آمد! ( این ژست یه دانشجوی ادبیات بود جدی نگیر)
به هر حال شاد باشی( بر خلاف اینکه نوشتی همیشه غمگین) و همیشه به همین خوبی شعر بگی
من اصلا این شعر را دوست ندارم!
چرا؟!
واضح است!
اصلا نمی فههم چه می گوید!عیب از چیست؟گیرنده!خیر!
به فرستنده های خودتان دست بزنید!
این تم تغزلی جاری در این شعر هم کمی بیش از حد رومانتیکه...
اسداللهی.
نمی دونم چی باید بگم جز اینکه شروعش به نظرم خوب بود...
سلام
مثل همیشه زیبا بود...و کم کم دارم می فهمم این روزها که میگفتید چیاست
پیروز باشید
دوست عزیز سلام.ممنون که خبرم کردید..
از شعرتون لذت بردم، با چه اوج خوبی شروع شد:
مثل ما
که همیشه
از سایه ی خورشید می ترسیدیم
می دانم که
خواب آدم برفی ها ابری ست!
... از خواب ابری آدم برفی تا خواب های تعبیر نشده ی شاعر..
شاد باشید.
سلام و ممنون از دعوتتون
.
.
.
من برای دیدن تو
خواب هایم را
تعبیر نمی کنم.
پایان خیلی خوبی داشت...
سبز باشید و ماندگار.
سلام همسایه عزیز و خوبم
دلنشین و زیبا سروده ای :
.......من از اردیبهشت می ترسم ........
من یادم می آید مدرسه که می رفتیم . اردیبشت زمان امتحانات بود و چون تو از اردیبشت واهمه داشتیم .با هم میخواندیم :
اردیبشت مردم اردی جهنم ماست / چونکه در این ماه غوغای امتحان است .
شاد و پویا باشی .
سلام
شعر خوبی بود. با این که تصاویر با کمی فاصله ارائه شده اند اما زبان آن چسبندگی لازم را افاده نمی کند
یا علی
کوچه دوازدهم
...................................
.................................
......................................
........................
کار ما تمام می شود همه دستگاهها خاموش
منتظرم رفیق[گل]
خواب ادم برفیها ابری ست.............
سلام
مرسی از حضو رشما
خوندم و استفاده کردم از شعرتون
موفق باشید
........تا بعد
بازی تقدیر گردشی ست حتی بعد از عمری چله نشینی نوبت به من هم میرسد، اینکه راز این نیامدن چیست عجیب است و صبر و تحمل و سکوت من عجیب تر مگر آسمان تولد تو را قشنگ تر از من جشن میگیرد من یقین دارم هر کس خلاف این را فکر کند گمراه است و به قولی نگفتن دلیل بر نبودن نیست راستی خودت میدانی چند یلدا و عید و چهارشنبه سوری از گیر کردن دلم در شاخه نگاهت می گذرد که حسابش از دست ستاره هایی که همه می شمارند تا خوابشان ببرد هم در رفته است همه ستاره شماری می کنند تا خوابشان ببرد اما من ستاره می شمارم تا خوابم بپرد تازه اگر خوابی در میان باشد من سالهاست که شب زنده دار عشق توام...........
.
.
.
سلام از میانه سوز زمستان واسه دل بهاری تو سلام واسه رضا مرسی از حضورت گفته بودی شعر اما حالا که اومدم می بینم این یه متن ادبی هستش تا شعر گفتی از اردیبهشت می ترسی اما من همه زندگیم خلاصه میشه توی اردیبهشت قلم زیبایی داری بیشتر بهش جولان و آزادی بده مطمئن باش اثرای زیبایی رو خلق میکنه بازم سر بزن خوشحال میشم
فاطیما
سلام.
ولنتاین مبارک.
من با اجازه تون وب شما رو لینک کردم. خوشحال میشم شما هم وب منو لینک کنید.
ممنون. موفق باشید.
خوندمتون.........موفق باشید
سلام دوست من
زیبا بود مثل همیشه
موفق و شاد باشید
سلام
ممنون از حضور و دعوتتون.
کار رو خوندم و لذت بردم...
به روز کردید ممنون میشم خبرم کنید...
باز هم میشه حرف زد...
پیروز باشید.